ایران من
ایران من

دلگیر از ناجوانمردی ها اما سرافراز همچون دماوند ؛ ناخشنود از تلاطم طوفان ها اما پر صلابت همچون سهند ؛ زخم خورده از بی عدالتی ها اما استوار همچون الوند ؛ دلشکسته از ناداوری ها اما بی کینه همچون دنا ؛ ملول از ناراستی ها اما راست قامت همچون سبلان و خسته از جور جفا اما فولادین همچون تفتان .
ایران من قسم به کویر تشنه ات عاشقانه دوستت دارم و جان خود را برای فدا کردن در راه تو کمترین می بینم .
ایران من قسم به جلگه سرسبز خوزستانت عشق تو در جانم با شیر اندرون شده و با جان بدر خواهد رفت .
ایران من قسم به خلیج همیشه فارس ات که افتخاری بزرگتر از آن ندارم که زره ای و کمتر زره ای از وجود تو ام .
ایران من قسم به سرزمین سرسبز شمالت و قسم به دریای مازندرانت که هیج پروایی برای فدا شدن در راه تو ندارم .
ایران من قسم به آذربایجان ات که دردی بزرگتر از رنج تو ندارم .
ایران من قسم به کردستان ات که آرزویی جز سرافرازی تو ندارم .
ایران من قسم به کرانه های اقیانوس ات که گنجی بزرگتر از تو ندارم .
ایران من قسم به خراسان تاریخی ات و قسم به سرزمین فارس صلح پسند ات تشویش خاطری بزرگتر از تهدید تو ندارم .
ایران من قسم به خودت به نام مبارکت به جویباران و رودهای کم آبت لحظه ای آرامش تو را با بهشت برین عوض نخواهم کرد .
بمان ایران بمان ای قلب و جانم . بمان ایران بمان ای هستی من . بمان برجا بمان آنگونه که ماندی .بمان ای سرزمین جاودانی. بمان قدیس بمان ای فخر تاریخ .
چند صباحی میهمان توام و پس از آن تنها تویی که می مانی . آری تو می مانی با مردمی که خلق و خوی تاریخی شان را هیچ کس قادر به عوض کردن نیست . تو می مانی با همین سیه چشمان آریایی . تو می مانی با همین زبان شکر افشان پارسی . تو می مانی با همین لحجه های شیرین بومیت . آری تو می مانی و من اطمینان دارم ؛ تو آنگونه که باید از پس ظلام تاریخ برخواهی گذشت و بزرگترین طوفان های تاریخ گردی از کوه های سرافرازت و جلگه های دوست داشتنی ات را کم نخواهد کرد

برای من افتخاری بزرگتر نیست که پس از مرگ نیز بدنم ذراتی از خاک تو را تشکیل خواهد داد .
ای معشوق ابدیم دوستت دارم . دوستت دارم . دوستت دارم




